ویژه
سلام.یه بار دیگه شب قدر اومد و خدا دوباره یه
فرصت دیگه به ماها داد تا یه بار دیگه به همه کار هایی که کردیم فقط تو این یه شب
نگاه کنیم .ببینیم که پامون رو تو کدوم کوچه گذاشتیم تا این جا دست کسی رو گرفتیم
.تاحالا دوستی داریم که ازمون راضی باشه .واسه مامان و بابامون کاری کردیم .اصلا
هواسمون به خودمون هست .واقعا خدا خیلی بزرگه و مارو دوست داره چون تو این همه روز
ها و شبهایی که زندگی میکنیم یه شبی رو گذاشته که ارزشش از همه روز های عمرمون
بیشتره حداقل اگه تا حالا خوبی نکردیم نا امید نشیم و بدونیم یه فرصت دیگه هم
داریم .هروقت به شب قدر میرسیم و من به مسجد میرم و قران به سرم میگیرم نمیدونم از
خدا چی بخوام .بخوام کدوم گناه منو ببخشه .کدوم ندونم کاریمو .ولی حداقل ازش
میخوام اگه من لایق نبودم پدر و مادرم رو همیشه تو پناه خودش داشته باشه .امیدوارم
خدا این دعایه منو بپذیره .امین .التماس دعا
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۰ ساعت 21:24 توسط مریم

شهیدی كه بر خاك میخفت